دستت را به من بده
می خواهم ببرمت
بنشانمت روبه روی خودم
توی شعری که تا چند دقیقه ی بعد...
می نشینیم رو به روی بهاری که بر شانه های درخت ریخته
دستت را می گیرم و می برمت
زیر درختی که بهار دست در گردنش انداخته
می نشینیم رو به روی شعری
که دستت را اگر به من بدهی ؛
می نشیند رو به روی من
می نشاندم کنارتو
بی هراس
نیمکت و پارک و
دستی که اگر بگیردمان